مقالات آرشیو خبر ها
کتاب لوچیانو موجی ; توپی که من دارم / بخـش چهارم

کتاب لوچیانو موجی ; توپی که من دارم / بخـش چهارم

کتاب " il pallone lo porto io " یا " توپی که من دارم (حمل می کنم) کتابی است که به تازگی و به قلم مرد دوست داشتنی سابق یوونتوس ، یعنی موجی منتشر شده است . در ادامه می توانید ترجمه قسمت به قسمت و اختصاصی این کتاب را دنبال کنید :

" دلپیرو را خیلی دوست دارم ، کمتر کسی می داند که این من بودم که نیمی از مالکیت دلپیرو را که مدیریت سابق باشگاه به پارما فروخته بود ، پس گرفتم ، قبل از آمدن من به یوونتوس در تابستان 1994 ، دلپیرو نخستین بازی رسمی در یوونتوس را انجام داده بود و در برد 4 بر صفر برابر رجینا گل هم زده بود ، می دانستم که دلپیرو در آینده به یک فوق ستاره تبدیل خواهد شد و یوونتوس حداکثر نیمی از مالکیت وی را می فروشد ، ما روبرتو باجیو را داشتیم هر چند که در پایان فصل فروخته شد اما مطمئن بودم که دلپیرو جایگاه ویژه ای در تیم خواهد داشت "

" برای حل این مشکل پیچیده ، به نیویورک رفتم در ست زمانی که تیم ساکی در جام جهانی حضور داشت ، دینو باجیو در اردوی آتزوری بود ، بازیکنی که می خواستم در این انتقال بگنجانم ، با تانزی مدیر پارما صحبت کردم البته قبل از این با دینو باجیو هم صحبت کرده بودم "

" در پایان توانستم مدیران پارما را قانع کنم ، به جای الکس ، دینو باید به پارما می رفت ، می توانست یک ریسک باشد ، یک بازیکن کم تجربه و جوان در ازای یک بازیکن با تجربه که در اردوی تیم ملی در جام جهانی حضور داشت البته بنظر من دینو از نظر فنی یک بازیکن ضعیف بود و به همین دلیل بود که فکر کردم که تصمیم درستی گرفتم ، بازگرداندن یکی از بزرگترین استعدادهای فوتبال ضروری بود ، او یک استعداد بود نه یک نماد ، شاید این حرف ها تیفوسی ها را آزار دهد اما این واقعیت است ، نمادها در فوتبال بازیکنانی هستند که در هر فصل یوروهای فراوانی دریافت نمی کنند و بعد از مذاکراتی خسته کننده با باشگاه قرارداد خود را تمدید نمی کنند ، برای یاد آوری میگویم که دلپیرو در سال 2000 9 میلیون لیر دریافت می کرد و در سال 2004 این مبلغ افزایش یافت و به 5 میلیون و 700 هزار یورو رسید "

" به خوبی یاد دارم موقعیکه کاپلو سرمربی تیم بود ، الکس گاهی در ده دقیقه ی پایانی به میدان می رفت یا در جریان بازی از زمین بیرون کشیده می شد اما با این حال هرگز چیزی نگفت و جنجال به پا نکرد ، ، بعد از رفتن کاپلو ، الکس گفت : " اگر کاپلو می ماند من می رفتم " ، این حرف ها من را خیلی آزار داد ، دلپیرو هرگز در این مورد چیزی به مدیران و مربیان نگفته بود ، هرگز از این وضعیت شکایت نکرد ، می توانستم نارضایتی الکس را خیلی خوب بفهمم بخصوص از چهره ی او بعد از هر تعویض اما او تنها بعد از رفتن کاپلو در این مورد صحبت کرد ، این مورد پسند من واقع نشد ، بنظر من کم بازی کردن الکس باعث شد تا او بتواند برای سال های بیشتری به فوتبال ادامه دهد "

" بر گردیم به تمدید قرار داد ها ، هر تمدید مثل یک جنگ تمام عیار بود ، الکس یک پسر آرام هست و خیلی بود توانست تا از شخصیت خوب و مثبت خود محافظت کند ، الکس خیلی خوب منافع شخصی خود را مدیریت می کند ، هنگامیکه در فصل 2011 – 2012 آنیلی در جلسه ی هیات مدیران گفت که آخرین فصل الکس است ، جنجال به پا شد اما آنیلی چکار می توانست بکند ، هنگامیکه به سن 36 یا 37 می رسید و در تیم بزرگی توپ می زنید خودتان باید کنار بکشید و نباید منتظر بمانید تا خداحافظی را بر شما تحمیل کنند ، یوونتوس کار درستی کرد ، به بازیکن در ابتدای فصل خبر داد و از او قدردانی هم کرد "


ترجمه: «جامعه مجازی هواداران باشگاه یوونتوس»


«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
سهیل شناس خوش
سهیل شناس خوش«نگارنده اخبار»
ارتباط با نگارنده: